میگن بعد هر سختی آسونی هست
میگن اگه خدا سختی رو میده
آسونی هم کنارش میده
میگن اگه سختی نباشه آسونی به چشم نمیاد
ولی هیچ وقت نگفته بودن
تو روزهای سخت
سختی ها به چشمت نمیاد
نگفته بودن روزهای سخت میاد و میره و تو حسشون نمی کنی
گفته بود مبادا روز دادگاه خوشحال باشی
پشت در اتاق شعبه دادگاه نشسته بودم
و از یاد این حرفش
اون اخمش موقع گفتن این حرف
صورتم پر لبخند شده بود
لعنتی تو خودت دلیل خنده های منی
تو رو از کی و چطوری پنهون کنم؟؟؟
ی پیشنهاد ازدواج خیلی قشنگ روی قلبمه
آنقدر داغ
که دلیل اشک های این چند روزم
بیرون افتاد
هی . روزی که پست کاش برون افتد رو نوشتم
فکر می کردی به اینجا برسم؟؟
خوشحالم که سبک و با وجدان راحت از اون زندگی اومدم بیرون
صیغه طلاق برای من آبی بود بر آتش
اگه تو نتیجه ی سختی های من نیستی پس چی هستی؟؟؟
بچه ها من قصد ازدواج ندارم
اصلا و اصلا ذهنم و جسمم برای هیچ تغییری یاری نمیکنه
ولی لذت دریافت این پیشنهاد رو نمی تونم کتمان کنم
چی بهتر از ی پیشنهاد ازدواج قشنگ
اون هم از مردی که دلیل آرامش و لبخندت هست؟
امروز خونه راب اینا جلسه بود
با خانوادش مطرح کرد
بعد به من زنگ زد
قرار شد فردا به حرفاش گوش بدم
قبل تر پرسیده بود و گفته بودم
به ازدواج فکر نمی کنم
امروز هم همین رو گفتم
خواست صحبت کنه
منتظرم به مامان زنگ بزنه اجازه بگیره برای قرار فردا
کلمه به کلمه ی حرفاش رو مزه مزه میکنم
روز قبل طلاق وقتی دیدمش احساس کردم چند کیلو وزن
کم کرده
گفت چند شبه نخوابیدم
فکر کردم
درباره این سایت